بسیاری معتقدند، زنان سیاستمدار به ریزبینی و دقت در اجرای قوانین و مقررات و سختکوشی در جهت اثبات تواناییهای فردی به درایت سیاسی خاصی نایل میشوند که نگاه آنان را به سیاست، آنگونه که مردان مینگرند، تغییر میدهد.
با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری وشورا های شهر ، فضای سیاسی و اجتماعی ، تحرکات جریان های سیاسی و احزاب و افراد را شاهد است. تجربه انتخابات أخیر مجلس شورای اسلامی و همچنین اهمیت انتخابات پیش رو و تاثیر گذاری سیاسی ان در فضای کشور مطمئنا بر کسی پوشیده نیست .
اما نکته اساسی این مساله عجین شدن انتخابات ریاست جمهوری با انتخابات شوراهای شهراست که این بار به نظر میرسد تحت تاثیر انتخابات ریاست جمهوری حالت سیاسی تری به خود حداقل در کلان شهر ها به خود بگیرد و این اهمیت انتخابات را دو چندان میکند. به نظر میرسد گروه ها و جریانات رقیب نیز به این مهم توجه ویژه خواهند داشت .اما انچه در اینجا به خصوص در حیطه انتخابات شورا ها مهم است نقش و جایگاه زنان در این انتخابات بعنوان نیمی از شرکت کنندگان فعال در این فرایند است.
ریزبینی و دقت در اجرای قوانین ویژگی زنان سیاستمدار
امری که به نظر میرسد باید از طرف رقبا و جریان ها بسیار جدی انگاشته شود ، مشارکت دادن این گروه بزرگ اجتماعی است.اقبال مردم به نمایندگان زن به خصوص در کلان شهر ها و کلان شهر بزرگ پایتخت به نظر میرساند که جریان های سیاسی و به خصوص اصلاح طلبان و اعتدالیون باید پرونده ویژه ای برای معرفی نمایندگان زن برای شوراها باز کنند و از قابلیت ها و توانایی های انان در این عرصه بهره گیرند چه برای پیروزی در این روند چه برای کارایی بهتر و تحقق اهداف مردم سالارانه تر در اندیشه هایشان.
امر مسلم این است که با گسترش نفوذ زنان در تمام عرصههای زندگی، بهخصوص اقتصادی و سیاسی، در جهان و میزان تأثیرگذاری آنان، نمیتوان فعالیتهای نیم جامعه را به علم و پژوهش و حتی تعلیم و تعلم محدود کرد. تقسیم عادلانهی قدرت در تمامی عرصههای اجتماعی و سیاسی بین زنان و مردان نه تنها ضامن پیشبرد دموکراسی است، بلکه حق طبیعی شهروندی برای هردو جنس است که سهم برابر برای تأثیرگذاری در عرصهی سیاسی را دارا باشند. گفته میشود حضور زنان به شکل فردی در عرصهی سیاست، معضل و سوال امروز ما نیست. مسألهی امروز ما، حضور زنان در عرصهی سیاستگذاری به عنوان یکی از دو تشکیلدهندهی اجتماع انسانهاست و برای رسیدن به این منظور، به تدوین قوانین مبتنی بر حقوق بشر، یعنی حقوق دو جنس نیاز است. اما باید توجه داشت، فراموش نکنیم که تدوین قوانین لازم و ضروری است، ولی کافی نیست.
زن و مرد هردو باید از فرصتهای برابر و مساوی بهرهمند شوند تا معلوم شود که زنان نیز همانند مردان توانایی رشد و کسب شایستگیهای فراوانی دارند. بدون حضور زنان در عرصهی اجتماعی و سیاسی، نمیتوان از تعادل اجتماعی و سیاسی جامعه سخن به میان آورد. تاریخ نشان میدهد که حرف آخر را قانونگذاران و سیاستگذاران میزنند. پس باید در انتخاب قانونگذاران کشور دقت جدی و انتخاب درست نماییم. زنان میبایست به لزوم حضور گستردهی خود در عرصهی سیاست پی ببرند و برای کسب حقوق حقهی خود، خود را به تفکر سیاسی و آگاهی جنسیتی مسلح کنند. زنان باید در آنجایی که دربارهی آنها تصمیم گرفته میشود، حضور داشته باشند و مردان در چنین مسایلی یاران بیهمتای زنان باشند، نه رقیبان آنها.
آنچه هم اکنون در جهان رخ میدهد، دامنه گستردهتری دارد؛ نه تنها انجمنها و تشکلهای مربوط به امور زنان، بلکه زنان خارج از گروه یا حزب برای کسب کرسیهای قدرت همپای دولتمردان در تلاش و مبارزهی تنگاتنگ قرار میگیرند.
ساختار سیاسی کشورها گرچه متفاوت از یکدیگرند؛ اما بیشتر برای تحقق دموکراسی تلاش مینمایند و پشتیبان چنین حکومتهایی، احزاب سیاسی اند. احزاب هریک اصول سیاسی متفاوتی را تعقیب میکنند. در واقع آنچه که احزاب را از سایر گروههای نظام سیاسی متمایز میکند، کوشش برای دست یافتن به قدرت سیاسی است. در یک نظام دموکراتیک، دست یافتن به منابع قدرت بیش از همه بر سازماندهی درست احزاب متکی است و از اینروست که حضور زنان در احزاب سیاسی یکی از راههای دستیابی آنان به منابع قدرت به شمار میرود.
ما نمیتوانیم در چنین شرایطی فعالیت زنان را نادیده بگیریم و زنان از دستآوردهای جهانی بیبهره بمانند. از سوی دیگر، در امر توسعهی سیاسی، بهرهبرداری از همهی منابع انسانی ضروری است و با توجه به درصد بالای جمعیت زنان در کشور، آنان به عنوان نیرویی مؤثر در پیشبرد اهداف سیاسی و اقتصادی کشور هستند. در حقیقت حیات سیاسی سالم، مرهون مشارکت همهی اعضای آن جامعه می باشد.
به اعتقاد بسیاری از فعالان سیاسی زن در جهان، در صفحات خونین تاریخ، جنگ، آشوب، قتل و کشتار، نامی از زنان دیده نمیشود و این به علت همان میل به مصالحه و پرهیز ذاتی از خشونت است. در این رابطه برخی نیز براین باورند که زنان در پشت پردهی سیاست، اهرمی قویتر و کارآمدتر برای مردان محسوب میشوند. بسیاری معتقدند، زنان سیاستمدار به ریزبینی و دقت در اجرای قوانین و مقررات و سختکوشی در جهت اثبات تواناییهای فردی به درایت سیاسی خاصی نایل میشوند که نگاه آنان را به سیاست، آنگونه که مردان مینگرند، تغییر میدهد. خالده ضیا، نخستوزیر بنگلادیش چنین میگوید: «وقتی زنان در رأس کار قرار میگیرند، تمام تلاش خود را مصرف میکنند تا مردم کشور تصور نکنند اگر کس دیگری به جای او بود، کشور وضع بهتری پیدا میکرد
زهرا همتی کارشناس ارشد مدیریت